برای تنهاعشقم،سارای عزیزم

کاش کسی میفهمید

                       وقت دلتنگی وزن یک آه چقدر سنگین است!!!!

Love Story

چشمانم بی اختیار خیس میشوند...

                                     می گویند حساسیت فصلی است!!!

آری...من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم...

نوشته شده در سه شنبه 22 فروردين 1398برچسب:,ساعت 11:42 توسط سورنا| |

 

خانه خراب تو شدم , به سوی من روانه شو
سجده به عشقت میزنم , منجی جاودانه شو
ای کوه پر غرور من , سنگ صبور تو منم
ای لحظه ساز عاشقی , عاشق با تو بودنم
روشن ترین ستاره ام , می خواهمت  می خواهمت
تو ماندگاری در دلم ، می دانمت می دانمت

ای همه ی وجود من ،  نبود تو  نبود من
ای همه ی وجود من ،  نبود تو  نبود من
ای همه ی وجود من ،  نبود تو  نبود من , نبود تو نبود من

خانه خراب تو شدم , به سوی من روانه شو
سجده به عشقت میزنم , منجی جاودانه شو
ای کوه پر غرور من , سنگ صبور تو منم
ای لحظه ساز عاشقی , عاشق با تو بودنم
روشن ترین ستاره ام , می خواهمت  می خواهمت
تو ماندگاری در دلم ، می دانمت می دانمت

ای همه ی وجود من ،  نبود تو  نبود من

نوشته شده در سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 1:24 توسط سورنا| |

 برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم،زیرا من گرفتار دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند. (کوروش کبیر)


 

اولین سرمشق زندگی ام فراموش نکردن انسان هایی است که دوستشان دارم.......

ویلیام شکسپیر میگه : زمانی که فکر می کنی تو 7 تا آسمون 1 ستاره هم نداری یکی یه گوشه دنیا هست که واسه دیدنت لحظه شماری می کنه... 

دستانم تشنه ی دستان توست شانه هایت تکیه گاه خستگی هایم با تو می مانم بی آنکه دغدغه های فردا داشته باشم زیرا می دانم فردا بیش از امروز دوستت خواهم داشت

می خوام روی تمام سنگ های دنیا بنویسم دلم واست تنگ شده و آرزو میکنم یکی از اون سنگ ها به سرت بخوره تا بفهمی دل تنگی چه دردی 

نوشته شده در پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 22:42 توسط سورنا| |

نوشته شده در یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 22:8 توسط سورنا| |

نفسهایم را بشمارِ:

                          آنها را به قیمت دوست داشتنت از دست میدهم نه برای گذر عمر...

نوشته شده در چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:,ساعت 23:36 توسط سورنا| |

http://kocholo.org/img/images/11494004563178924518.jpg

اي نگاهت نخي از مخمل و از ابريشم

 چند وقت است که هر شب به تو مي انديشم


به تو آري ، به تو يعني به همان منظر دور


به همان سبز صميمي ، به همبن باغ بلور


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:,ساعت 9:33 توسط سورنا| |


 

دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست

تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن

من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه

برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز

که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست ...
نوشته شده در شنبه 19 فروردين 1391برچسب:,ساعت 13:15 توسط سورنا| |


تحمل کردن قشنگه


اگه قرار باشه یه روزی به تو برسم

انتظار آسونه

اگر قرار باشه دوباره تو رو ببینم

زندگی شیرینه

اگه قرار باشه دستاتو تو دستام بگیرم

مشکلات حل میشه

اگه قرار باشه روزی به پات بمیرم

اشکهام به لبخند تبدیل میشه

اگه یه بار ببوسمت

و لبخندهام دوباره به اشک

فقط اگه ببینم خیال رفتن داری

اما بدون دوستت دارم

از پشت این همه فاصله

از پشت این همه حرف

دوستت دارم تا بی نهایت عشقم

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 14:28 توسط سورنا| |


Power By: LoxBlog.Com